آينده صنعت فولاد فولاد ايران

معرفي كامل مشاغل در زمينه هايي از جمله مراكز و ارگانهاي دولتي، پزشكي، گردشگري، سلامت، مواد غذايي، فروشگاه بررسي نظرات و موفقيت دانشمندان، كارافرينان، توليدكنندگان، مهندسين، پزشكان و موسسين نشان هاي تجاري برتر ايران و جهان. خبرهاي تحليلي از مهمترين اخبار كسب و كار و اقتصاد در ايران و جهان

آينده صنعت فولاد

۵۶ بازديد

بايد به جاي هدف گذاري هاي كمّي و كوشش نهادهاي حاكميتي و بنگاههاي توليدي در اين راستا، «فولاد دانش بنيان» يا «فولاد انقلاب چهارم » به عنوان مفهوم محوري در بازنگري مجدد طرح جامع فولاد در نظر گرفته شود و همه طرحها و برنامه هاي سياستي و عملياتي در راستاي آن تنظيم شود.

 

آينده صنعت فولاد

چكيده:

قلب طرح جامع فعلي فولاد كشور مبتني بر برآورد نقطه مطلوب توليد فولاد براساس «عرضه و تقاضا» و «برون يابي» ميزان نياز به مواد اوليه، حمل ونقل، گاز، برق، آب و مسائل مبتلا به زيست محيطي، مكان يابي و فناوري است. اما متاسفانه تنها بر روي عدد برآورد شده 55 ميليون تن در افق چشم انداز 1404، تاكيد شده و اين عدد جمله كليدي در گفتار تمام سياستگذاران، نقش آفرينان و بنگاههاي بزرگ و كوچك بوده است. به يك معنا، اين عدد بوده كه به بخشهاي مختلف، جهت دهي مشخصي مي دهد و حتي سبب شده كمبودها و ناهماهنگي ها نيز صرفاً در راستاي تحقق اين عدد شفاف شوند.

بايد به جاي هدف گذاري هاي كمّي و كوشش نهادهاي حاكميتي و بنگاههاي توليدي در اين راستا، «فولاد دانش بنيان» يا «فولاد انقلاب چهارم » به عنوان مفهوم محوري در بازنگري مجدد طرح جامع فولاد در نظر گرفته شود و همه طرحها و برنامه هاي سياستي و عملياتي در راستاي آن تنظيم شود. تدوين برنامه راهبردي براي صنعت فولاد كشور، مبتني بر اقتضائات انقلاب صنعتي چهارم، بايد به تمام برنامه هاي مكان يابي، آب، برق، گاز، زيست محيطي و برنامه توسعه فناوري اين صنعت توجه داشته باشد.

لذا اين دو امر؛ يعني «بازنگري اساسي طرح جامع با توجه به تحولات انقلاب صنعتي چهارم» و «استفاده از روشهاي آينده  نگري فناوري و سناريونگاري» يكي از كمبودهاي اصلي مشاهده شده در طرح جامع فولاد است.

 

چالشهاي ناشي از بي توجهي به انقلاب صنعتي چهارم

  1. وابستگي حداكثري و غيرقابل جبران به شركتهاي فناور خارجي: به عنوان مثال، با صرف هزينه (به صورت غيراقتصادي) شايد بتوان به دانش فني و توليد الكترود گرافيتي دست يافت و مشكل دستيابي به ظرفيت 55ميليون تني در افق 1404 را برطرف كرد، ولي دسترسي به پردازش كوانتومي كه امكاني براي تغيير در محصولات،
    مدلسازي و تحليل و بهبود فرايندها ايجاد ميكند، با شيوه هاي مهندسي معكوس و يا حتي صرف هزينه هنگفت نيز احتمالاً امكانپذير نيست. علاوه بر اينكه، با عدم دستيابي به فناوري مذكور، امنيت سايبري و استفاده از سيستمهاي آنلاين و اتوماسيون نيز با چالشهاي فراوان مواجه خواهد بود.
  2. از دست دادن بازارهاي اصلي و ثروت آفرين: به عنوان نمونه اگر فولاد پراستحكام و سبكتر توسعه نمي يافت، در خودروهاي برقي رقابت به صورت تمام عيار به آلومينيم يا فيبركربن واگذار شده بود.
  3. تكيه بر مزيتهاي كمتر ارزش آفرين در صنعت فولاد: به عنوان نمونه، تجربه كشور تركيه (در نبود مواد اوليه) يا كشورهاي شرق آسيا (در نبود منابع انرژي ارزان)، نشان ميدهد تكيه بر اين مزيتها، نه تنها ارزش آفريني ويژه اي براي صنعت فولاد ايران نداشته است بلكه در برخي از موارد موجب اتهام زني به دامپينگ ازسوي كشورهاي منطقه و اروپايي و ممنوعيت صادرات فولاد ايران شده است.
  4. ناتواني در ارائه مدلهاي جديد كسب وكار و ايجاد بازارهاي فروش
  5. تهديدآفرين بودن واردات فناوريهاي انقلاب صنعتي چهارم براي رقابت پذيري توليدكنندگان فولاد ايران

 

فرصتهاي پيش رو:

به عنوان نمونه در اين طرح به «پيشرفتهاي فناورانه و مواد جايگزين فولاد»، «كاهش انرژي با ارتقاي فناوري»، «فرصت تأمين كنندگان فناوري با توجه به افزايش تقاضاي مصرف فولاد»، «گزارش برخي از تحقيقات، نوآوريها و عوامل فناوري كه باعث رشد صنعت فولاد يا افزايش كيفيت محصولات آن شده اند»، «تأثير تحولات فناورانه در كاهش نيروي كار»، «چالشهاي حاصل از فناوريهاي توليد آهن و فولاد»، «ذكر
برخي از تحولات و نوآوريهاي فناورانه در روشهاي توليد»، «اشاره به حسگرهاي هوشمند براي كوره بلند، جهت كنترل فرايند و آناليز دما و فشار»، «ذكر برخي از راهكارها در حوزه آب و انرژي براي بهبود بهره وري و كاهش هزينه ها در قالب عنوان فناوريهاي نو»، «فناوري پِرِد يا ميدركس ايراني» و «تأثير گاز ديا كسيدكربن و ارتباط آن با فناوريهاي توليدي» پرداخته شده است. لذا به طوركلي در طرح جامع فولاد، پرداختن به فناوري، موضوعي هم تراز بحث آب، برق يا مواد اوليه بوده و بيشتر از جنس رفع موانع توليد يا نيازمنديهاي توليد مدنظر قرار گرفته است كه تا حدودي اين طرح را به چارچوب انقلاب صنعتي سوم نزديك كرده است

  1. ظرفيت نيروي انساني خبره، تجربه و دانش فني انباشته در كشور
  2. مراكز و زيرساختهاي دانشي، فني و امكانات و تجهيزات آزمايشگاهي
  3. شركتهاي فناور، دانش بنيان و اكوسيستم رو به رشد استارتاپي
  4. توانايي هدايت نيروهاي دانشي، امكانات و تجهيزات زيرساختي، سخت افزاري و نرم افزاري به سمت اهداف با مطلوبيت و اثربخشي بيشتر
  5. قوانين و نهادهاي تسهيل كننده و حمايت كننده در بخش دولتي و بنگاههاي بزرگ فولادساز در اغلب اسناد بالادستي كشور، اعم از سند چشم انداز افق 1404 تا قوانين توسعه كشور

 

پيشنهاد:

درنهايت، براي نهادهاي حاكميتي و شركتهاي بزرگ فولادساز پيشنهادهايي ارائه ميشود كه اصلي ترين پيشنهاد حول محور هدف گذاري جديد و بازنگري در رويكردها و ساختار و نتايج طرح جامع فولاد قرار دارد. بنابراين پيشنهاد ميشود طرح جامع فولاد با مفاهيم نوين و همراستا با انقلاب صنعتي چهارم، بازنگري و بازهدف گذاري شود و مفاهيمي چون "فولاد دانش بنيان" يا "فولاد 4" به عنوان چشم انداز اين طرح قرار گيرد و ساير برنامه ها
اعم از مكان يابي يا مجوزدهي و...، حول اين چشم انداز برنامه ريزي شوند. علاوه براين لازم است صنعت فولاد براي پايلوت فناوريهاي نوين پيشگام شود، نهادهاي تسهيلگر نوآوري و فناوري تخصصي صنعت فولاد توسعه يابند و توسط نهادهايي مانند وزارت صمت و ايميدرو حمايت شوند، در نظام آموزش و ارتقاي مديران بازنگري شود و ارتباط صنعت دانشگاه و تعاملات بين المللي به واسطه دانشگاه گسترش يابد.


منبع: بخش فرصتهاي سرمايه گذاري فارس اكو